Perdic | ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (893 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	flight test U	ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	flight test U	ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
	inflight reliability U	تامین هواپیما در حین پرواز امنیت پرواز
	aircraft turn around U	اماده کردن هواپیما برای پرواز یا اجرای عملیات
	sorties U	پرواز یک هواپیما یایک پرواز
	sortie U	پرواز یک هواپیما یایک پرواز
	run up area U	منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
	tryout U	ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
	mission ready U	اعلام امادگی هواپیما برای پرواز
	station time U	زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
	to board a flight U	سوار هواپیما شدن [برای پرواز به مقصدی]
	holding pattern U	کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
	center of gravity limits U	محدوده مجاز برای جابجاشدن گرانیگاه هواپیما بدون اختلال در وضعیت پرواز ان
	flying status U	وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
	goldie U	علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
	take off U	برداشتن پرواز کردن هواپیما
	assays U	محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
	assay U	محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
	flight coordination U	هماهنگ کردن پرواز هماهنگی پرواز
	terrain clearance U	حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
	aircraft scrambling U	دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
	use testing U	ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل
	pilot method U	عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
	aero U	مربوط به پرواز یا هواپیما
	time of flight U	زمان پرواز هواپیما
	departure air field U	فرودگاه پرواز هواپیما
	continous immersion test U	ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
	test element U	دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
	What time does the plane take off? U	چه وقت هواپیما پرواز می کند؟
	flyovers U	پرواز یک یا چند هواپیما درارتفاع کم
	cruising altitude U	ارتفاع ثابت پرواز هواپیما
	launch time U	زمان پرواز هوایی هواپیما
	post flight U	بعد از خاتمه پرواز هواپیما
	flyover U	پرواز یک یا چند هواپیما درارتفاع کم
	test pilot U	خلبان ازمایش کننده هواپیما
	test pilots U	خلبان ازمایش کننده هواپیما
	approach U	پرواز هواپیما درست قبل ازفرود
	approached U	پرواز هواپیما درست قبل ازفرود
	approaches U	پرواز هواپیما درست قبل ازفرود
	service ceiling U	سقف پرواز معمولی یا جنگی هواپیما
	flight manifest U	بارنامه پرواز یا لیست مسافرین هواپیما
	instrument flight U	پرواز با کمک دستگاههای کنترل هواپیما
	insulation test U	ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
	soil examination U	بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
	transition altitude U	ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
	air start U	استارت زدن موتور در حال پرواز هواپیما
	aircraft alternation U	اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
	gate U	فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
	gates U	فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
	prudent limit of endurance U	حداکثر زمان پرواز مطمئن هواپیما از نظر سوخت
	contour flying U	پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
	runways U	راه پرواز باند پرواز
	runway U	راه پرواز باند پرواز
	contour flight U	پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
	service test U	ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
	bench check U	ازمایش عملی روی قطعه بازشده از بدنه هواپیما به منظور تعیین قابلیت ادامه کار
	airworthiness U	مناسب برای پرواز
	airworthy U	مناسب برای پرواز
	flight control U	دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
	mission ready U	هواپیمای اماده برای پرواز
	flying ban [in an area] U	قدغن پرواز [برای منطقه ای]
	ban from flying U	قدغن پرواز [برای منطقه ای]
	creep test U	ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
	confident test U	ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
	absolute ceiling	حداکثر ارتفاع نسبت به سطح دریا که هواپیما میتواند تحت فشار استاندارد پرواز افقی ومتعادلی داشته باشد
	helicopter wave U	گروه پرواز هلیکوپترها برای یک عملیات
	Is there a flight to Edinburgh? U	پرواز برای شهر ادینبورگ هست؟
	altitude/height hold U	متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
	ready cap U	حالت انتظار هواپیمای جنگنده برای پرواز
	check out time U	زمان لازم برای ازمایش یک وسیله
	paris doll U	مجسمه برای ازمایش جامه زنانه
	glide path U	مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
	control vane U	تیغه متحرکی برای کنترل وضعیت و مسیر پرواز
	dichroscope U	اسبابی برای ازمایش بلورهای دورنگ نما
	flu flu U	تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
	floo floo U	تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
	check flight U	پروازی برای اشناشدن خدمه و یا ازمایش صلاحیت انها
	tube tester U	دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
	environmental test U	ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
	wassermann reaction U	ازمایش سرم خون برای تشخیص وجودمیکروب سیفیلیس در بدن
	flight engineer U	مهندس مکانیک هواپیما مهندس پرواز
	xylotomy U	برش دادن چوب بصورت ورقه نازکی برای ازمایش میکروسکپی
	aviate U	پرواز کردن
	to take wing U	پرواز کردن
	kites U	پرواز کردن
	take off U	پرواز کردن
	kite U	پرواز کردن
	to take off U	پرواز کردن
	fly U	پرواز کردن
	flight U	پرواز کردن
	to launch into the air U	پرواز کردن
	inflight phase U	مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
	beacon flight U	پرواز با کمک برج مراقبت پرواز با استفاده از کمک برج
	planed U	صاف کردن پرواز
	planes U	صاف کردن پرواز
	to ban from flying U	قدغن کردن پرواز
	to impose [place] a flying ban U	قدغن کردن پرواز
	planing U	صاف کردن پرواز
	fly U	پرواز کردن پریدن
	plane U	صاف کردن پرواز
	tests U	ازمایش کردن
	gauges U	ازمایش کردن
	to bring to the proof U	ازمایش کردن
	gauged U	ازمایش کردن
	gauge U	ازمایش کردن
	tested U	ازمایش کردن
	approves U	ازمایش کردن
	approving U	ازمایش کردن
	test U	ازمایش کردن
	quizzes U	ازمایش کردن
	approve U	ازمایش کردن
	examining U	ازمایش کردن
	examines U	ازمایش کردن
	gage U	ازمایش کردن
	examined U	ازمایش کردن
	examine U	ازمایش کردن
	quiz U	ازمایش کردن
	command altitude U	ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
	formate U	بصورت صف یاستونی پرواز کردن
	test U	تست کردن ازمایش
	trials U	ازمایش کردن ازمایشی
	tested U	تست کردن ازمایش
	test U	ازمایش کردن امتحان
	tests U	ازمایش کردن امتحان
	to put to proof U	ازمایش کردن دراوردن
	tested U	ازمایش کردن امتحان
	essays U	ازمایش کردن ازمودن
	essay U	ازمایش کردن ازمودن
	tests U	تست کردن ازمایش
	retry U	دوباره ازمایش کردن
	analysing U	با تجزیه ازمایش کردن
	trial U	ازمایش کردن ازمایشی
	analyses U	با تجزیه ازمایش کردن
	analyzed U	با تجزیه ازمایش کردن
	analysed U	با تجزیه ازمایش کردن
	analyzes U	با تجزیه ازمایش کردن
	analyzing U	با تجزیه ازمایش کردن
	analyse U	با تجزیه ازمایش کردن
	continuity light U	وسیله سادهای برای ازمایش پیوستگی یک مدار که پیوسته بودن مغئر الکتریکی را باروشن شدن یک لامپ نشان میدهد
	glides U	پرواز کردن بدون نیروی موتور
	glide U	پرواز کردن بدون نیروی موتور
	take off U	جهش کردن شروع به پرواز به پروازدرامدن
	glided U	پرواز کردن بدون نیروی موتور
	bending test U	ازمایش خمش ازمون تا کردن
	hovering U	پرواز کردن نزدیک زمین به طور ثابت
	foretaste U	ازمایش قبلی پیش بینی کردن
	staging area U	منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
	reflight U	پرواز مجدد روی منطقه عکاسی شده برای تجدیدعکسبرداری از نقاطی که دردور اول حذف شده اند
	sailed U	باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
	sailings U	باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
	sail U	باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
	verified U	مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
	verifying U	مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
	verify U	مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
	verifies U	مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
	to try out U	خوب ازمایش کردن کاملاازمودن تصفیه کردن گداختن
	to stand the racket U	ازعهده ازمایش برامدن تحمل سختی وامتحان کردن بردباری
	analyze U	باتجزیه ازمایش کردن فرگشایی کردن
	check up U	رسیدگی کامل کردن ازمایش کردن
	experimented U	تجربه کردن ازمایش کردن
	experimenting U	تجربه کردن ازمایش کردن
	experiment U	تجربه کردن ازمایش کردن
	experiments U	تجربه کردن ازمایش کردن
	flightless U	بی پرواز
	flight line U	خط پرواز
	ceilings U	حد پرواز
	sorties U	پرواز
	ceiling U	حد پرواز
	trips U	پرواز
	night flying U	پرواز
	flight decks U	پل پرواز
	blast off U	پرواز
	flight deck U	پل پرواز
	blast-off U	پرواز
	flight U	پرواز
	flying U	پرواز
	tripped U	پرواز
	night flying U	شب پرواز کن
	sortie U	پرواز
	fly U	پرواز
	trip U	پرواز
	steeve U	خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
	flight ration U	جیره پرواز
	flight platform U	سکوی پرواز
	ceilings U	سقف پرواز
	flight level U	سطح پرواز
	post flight U	بعد از پرواز
	path of flight U	مسیر پرواز
	flight operations U	عملیات پرواز
	flight path U	مسیر پرواز
	scampering U	پرواز سریع
	flight level U	سقف پرواز
	soarer U	پرواز کننده
	flightworthy U	قابل پرواز
	flighty deck U	اطاق پرواز
	sortie reference U	شماره پرواز
	high flying U	بلند پرواز
	ceiling U	سقف پرواز
	scampered U	پرواز سریع
	flight leader U	فرمانده پرواز
	space flight U	پرواز فضایی